نورنیوز – گروه اجتماعی: هرچند آمار رسمی بازماندگان از تحصیل، رشدی نگران کننده را نشان می دهند اما آنچه در این میان نگران کننده تر است سهم روبه رشد دختران در مقطع متوسطه اول، در ترک تحصیل است. براساس اعلام مرکز آمار ایران، در سال تحصیلی 1401 – 1402، در جمعیت ۱۲ تا ۱۴ سال با جامعه آماری سه میلیون و ۹۸۰ هزار و ۸۳۷ نفر، تعداد دانشآموزان ثبتنام شده در دوره متوسطه اول سه میلیون و ۷۲۶ هزار و ۶۵۱ نفر بودند که در مجموع ۱۹۷ هزار و ۶۹۰ نفر در این دوره از تحصیل بازماندند که ۹۸ هزار و ۲۷۱ نفر آنان پسر و ۹۹ هزار و ۷۲۳ نفر دختر هستند. البته در دو مقطع ابتدایی و متوسطه دوم، نرخ ترک تحصیل پسران بیشتر از دختران بوده است. اکنون سئوال مهم این است که آیا چنانکه برخی منابع خبری خارجی گفته اند، چنین وضعیتی محصول "تبعیض قانونی" در عرصه آموزش است یا پای دلایل دیگری در میان است که ربطی به قوانین ندارند و زمینههای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، باعث بروز این آسیب شده اند.
قوانین مادر در ایران، صراحتا بر برابری زن و مرد در حق تحصیل اذعان کرده اند و تمایز جنسیتی در این حوزه قائل نشده اند. اصل 30 قانون اساسی با استفاده از قید "همه ملت" می گوید:« دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلان عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» چنانکه از این اصل برمی آید هیچ نوع تبعیضی از جمله تبعیض جنسیتی در این اصل دیده نمی شود. این، همان نکته مهمی است که به تازگی معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده مورد تاکید قرار داده و گفته است هیچگونه تبعیض قانونی در حوزه تحصیل نداریم و حق تحصیل برای تمام کودکان اعم از دختر و پسر فراهم است.
زهرا بهروز آذر با بیان اینکه حدود ۹۸ درصد کودکان در ایران باسواد هستند گفته دختران به تعداد پسران درس میخوانند؛ در دانشگاهها نیز ورودی دختران افزایش یافته است و بیش از ۶۰ درصد پذیرفته شدگان دانشگاهها دختران هستند. معاون رئیس جمهور براین اساس تاکید کرده که آنچه به عنوان «تبعیض جنسیتی در نظام آموزشی ایران» یاد میشود، واقعی نیست و تلاش میشود نابرابریهایی را که به دلیل عدم دسترسی به آموزش باکیفیت و رایگان در برخی مناطق محروم و روستاهای دورافتاده وجود دارد کاهش دهیم.
به این ترتیب، چیزی که مسلّم به نظر می رسد این واقعیت است که نرخ بالای ترک تحصیل دختران، ریشه قانونی ندارد و به عوامل دیگری برمی گردد. کشف این عوامل می تواند یک آسیب مهم اجتماعی تحت عنوان ترک تحصیل دختران را در مسیر حل و رفع قرار دهد. تلاش برای کاهش نرخ نرک تحصیل دختران، نسبتی مستقیم با فرایند توسعه دارد.
مشارکت دختران تحصیل کرده در چرخه توسعه
سرمایهگذاری روی آموزش دختران در جوامع مختلف به رشد و توسعه کشورها و کل جهان کمک میکند. دخترانی که آموزش میبینند زندگی سالم و پربارتری دارند و میتوانند آینده بهتری برای خود و نسل بعدی بسازند. تحصیل دختران همچنین سبب تقویت اقتصاد و کاهش نابرابری میشود و به تمام افراد جامعه این فرصت را میدهد تا پتانسیل خود را بهکار گیرند و از آن برای پیشرفت خود و جامعه شان استفاده کنند.
دختران اما در مسیر تحصیل ممکن است با ناملایمات بیشتری مواجه شوند و این مسأله خصوصا در مناطق روستایی و کم برخوردار نمود بیشتری دارد. بیشترین عامل ترک تحصیل دختران مربوط به دسترسی نداشتن به امکانات آموزشی است. ترک تحصیل بدترین اتفاقی است که ممکن است برای یک دانش آموز در طول دوره تحصیل رخ دهد. در حالت عادی انتظار میرود که دانش آموز دوره تحصیل را به طور کامل طی کند و پس از اخذ دیپلم برای رفتن به دانشگاه و انتخاب رشته مورد علاقه خود تصمیم بگیرد اما وقتی این روال ناگهان قطع میشود، دیگر نمیتوان پیشبینی درستی داشت از آنچه در آینده دانش آموز رخ میدهد. به بیان دیگر معلوم نیست نیمه کاره رها کردن تحصیل مسیر فرد را چگونه پیش خواهد برد.
مرکز آمار ایران در جدیدترین دادههای آماری خود که برگرفته از آمارهای وزارت آموزش و پرورش است، اعلام کرده که نرخ ترک تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در دوره ابتدایی ۱.۲۰ درصد، متوسطه اول ۵.۴۷ درصد و متوسطه دوم ۴.۰۴ درصد است. طبق این آمارها در دوره ابتدایی تغییر چندانی در وضعیت ترک تحصیل در میان دختران و پسران مشهود نیست اما در دوره متوسطه اول، دختران ۴.۳۳ و پسران ۶.۵۴ درصد، در دوره متوسط دوم نیز ترک تحصیل در میان دختران با نرخ ۳.۵۶ و پسران ۴.۵۰ درصد نشان داده شده است.
آماری که از سوی شهلا کاظمیپور، جمعیت شناس عنوان شد اما وضعیت را وخیمتر نشان میدهد. او مدعی است تقریباً ۳۰ درصد از دختران دبیرستانی به مدرسه نمیروند. به گفته این جمعیت شناس، نرخ ثبت نام دختران در مقطع متوسطه اول به حدود ۸۲ درصد کاهش یافته و این میزان برای دختران در مقطع متوسطه دوم افت 70 درصدی را نشان میدهد. او کاهش پوشش تحصیلی در دختران را به دلیل ازدواج، مسائل فرهنگی یا در دسترس نبودن مدارس می داند و می گوید که دختران زیر دیپلم معمولاً خود را خانهدار و دختران دارای مدرک تحصیلی بالای لیسانس خود را بیکار یا در جستجوی کار عنوان میکنند. (ایسنا، 21 اردیبهشت 1403)
ترک تحصیل دختران روستایی، سه برابر ترک تحصیل دختران شهری
منابع مختلف دلایل متفاوتی برای ترک تحصیل دانش آموزان عنوان میکنند که مهمترین آن عوامل اقتصادی و سپس فرهنگی است. بر اساس گزارشی که سال ۱۳۹۹ از سوی مرکز پژوهشهای مجلس منتشر شده حدود ۷۰ درصد کودکان بازمانده از تحصیل در دهک یک تا 5 قرار داشتند و بر این اساس فقر عامل اصلی بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل کودکان در ایران است. گرچه منابع مختلف مهمترین علت ترک تحصیل دانش آموزان را فقر عنوان میکنند، برای دختران دلایل دیگری غیر از شرایط اقتصادی هم در نظر گرفته شده که قابل تأمل است.
در مقاله ای با عنوان «تفاوتهای روستا-شهری ازدواج و ترک تحصیل دختران در دوره متوسطه دوم» که در نشریه انجمن جمعیت شناسی ایران در بهار و تابستان 1401 منتشر شده، طی پژوهشی به دلایل ترک تحصیل دختران پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شیوع ترک تحصیل دختران 17-15 ساله در مناطق روستایی حدود سه برابر مناطق شهری است. بخش زیادی از تفاوتهای روستا-شهری ترک تحصیل دختران ناشی از شیوع بیشتر ازدواج زودهنگام در مناطق روستایی است. بر این اساس دخترانی که ازدواج کردهاند بیشتر از افراد ازدواج نکرده احتمال ترک تحصیل دارند. همچنین بر اساس نتایج کیفی این پژوهش عوامل متعددی نظیر عوامل خانوادگی همچون فرار از خانواده نابسامان، اعتیاد والدین، عدم توجه والدین به تحصیل دختران، اقتدار و سختگیری والدین، عوامل اقتصادی همچون فقر و محرومیت ، عوامل اجتماعی شامل ترس از مجرد ماندن، نفوذ همسالان، نابرابری جنسیتی و عوامل فرهنگی مانند حفظ آبرو، فرار از فشارهای اجتماعی، عدم دسترسی به مراکز آموزشی، از عوامل مهم ترک تحصیل دختران روستایی است.
بر اساس یافتههای این پژوهش انگیزه ادامه تحصیل در میان دانشآموزان دختر در مناطق روستایی بسیار پایین است. فضای بسته حاکم بر روستا و امکانات محدود آن جایی برای تحصیل و اشتغال دختران ندارد و تمام آینده دختران در کارهای مربوط به خانهداری خلاصه میشود. بنابراین از سر ناچاری و نداشتن انگیزه و امیدی برای داشتن آیندهای متفاوت و توانایی شکوفا کردن استعدادهای خود در محیط دانشگاه یا محل کار، تصمیم به ازدواج در سنین نوجوانی میگیرند.
همچنین اجتماع محلی نسبت به دختران نگاه منفی داشته و آنان را به خاطر ازدواج نکردن در سن پایین زیر سوال میبرند. آنها معتقدند که بالا رفتن سن ازدواج در روستا فقط برای دختران امری مذموم است و آنها زیر نگاه سنگین جامعه قرار دارند که این امر ممکن است باعث شایعه پردازیها و حرف و حدیثهایی در مورد دختران شود.
129 میلیون دختر بازمانده از تحصیل در سراسر جهان
بر اساس اعلام یونیسف با وجود شواهدی که نشان میدهد آموزش و پرورش دختران تا چه حد برای توسعه محوریت دارد، تفاوتهای جنسیتی در آموزش همچنان ادامه دارد. بر این اساس در سراسر جهان 129 میلیون دختر از مدرسه بازماندهاند که 32 میلیون نفر در سن دبستان، 30 میلیون نفر در سن دبیرستان مقدماتی و 67 میلیون نفر در سن دبیرستان پایانی هستند. در کشورهای متاثر از درگیری، احتمال ترک تحصیل دختران بیش از دو برابر بیشتر از دخترانی است که در کشورهای غیر متاثر زندگی میکنند. همچین تنها 49 درصد از کشورها در آموزش ابتدایی به برابری جنسیتی دست یافتهاند. در سطح متوسطه اما شکاف بیشتر هم می شود و تنها 42 درصد از کشورها در آموزش متوسطه مقدماتی و 24 درصد در آموزش متوسطه عالی به برابری جنسیتی دست یافتهاند.
یونیسف دلایل مختلفی را برای ترک تحصیل دختران اعلام میکند که از مهمترین آنها فقر، ازدواج کودکان و خشونت مبتنی بر جنسیت در کشورها و جوامع است. خانوادههای فقیر معمولاً هنگام سرمایهگذاری در آموزش از پسران حمایت میکنند. در برخی نقاط نیز مدارس نیازهای ایمنی و بهداشتی دختران را برآورده نمیکنند و در برخی دیگر، شیوه های آموزشی به جنسیت پاسخ نمی دهد و منجر به شکاف های جنسیتی در یادگیری و توسعه مهارتها میشود.
انتشار آمارهای مختلف درباره ترک تحصیل دانش آموزان گرچه ممکن است به تنهایی دربرگیرنده عمق اتفاقی که در حال وقوع است نباشد اما میتواند بخشی از ماجرا را نمایان کند. این مسأله در مورد دختران از آن جهت اهمیت مییابد که تحصیل آنها در کنار پسران برای طی کردن مسیر توسعه کشور دارای اهمیت زیادی است. بدون شک جامعهای که تمام افراد آن از فرصت کافی تحصیل و رشد برخوردار باشند، جامعهای پویاتر و موفقتر خواهد بود و آیندهای درخشانتر در پیش رو خواهد داشت.
نورنیوز